در هنگام یادگیری دانشآموزان، چگونه آنها را پشتیبانی و هدایت کنم؟
"درک راهحل مسئله بر تولید راه حل پیشی نمیگیرد"
“درک راهحل مسئله بر تولید راه حل پیشی نمی گیرد” (برونر و همکاران ، 1976 ص 90). به عبارت دیگر ، اگر زبانآموزان در مورد هدف یادگیری ، مسئله اصلی یا دلیل کار دچار سردرگمی شوند، از بهترین روش طراحی شده روی کره زمین بهرهای نخواهند برد. به عنوان یادگیرنده، اگر ندانیم چه اتفاقی میافتد ، پس نمیتوانیم در حل مسئله مشارکت کنیم – سؤال بپرسیم، بازخوردها را درک کنیم ، راهحلهایی را ایجاد کنیم و …همانطور که در کلاس ما بحث شد، “سردرگمی” و “مبارزه” میتواند نشاندهنده توسعه یادگیری در ذهن باشد ، اما تنها به شرطی که دانشآموز مشکل و هدف را درک کرده باشد.
وود، برنر و راس
علاقهمند کردن دانشآموز برای شرکت کردن در فعالیتهای یادگیری (recruitment)
در طراحی درس، اجرا و بازبینی هر درس آموزشگر باید همواره انگیزه دانشآموز را در نظر بگیرد و اطمینان حاصل کند که محتوا یا ساختار درس دانشآموز را به یادگیری موضوع یا مفهوم مورد نظر علاقهمند میکند. مثلا در طراحی درس موضوعی را مطرح کند که به زندگی دانشآموز مربوط است. در طول اجرای درس، آموزشگر باید با دقت عملکرد دانشآموز را مشاهده کند و اگر لازم باشد، با طرح سوال مناسب علاقه دانشآموز را نسبت به موضوع برانگیزاند. در مورد چگونگی طراحی درس برای ایجاد انگیزه ما جزییات بیشتر را در قسمت بعد شرح میدهیم.
محدود کردن موارد تصمیمگیری دانشآموز (Reduce the degrees of freedom)
هدف آموزش و یادگیری آن است که دانشآموز بتواند مفاهیم و ابزار مربوطه را مستقل و بدون کمک آموزشگر استفاده کند. معمولا در ابتدای یادگیری دانشآموز کمک و راهنمایی زیادی لازم دارد. کمکها و راهنماییها میتواند فرمهای مختلفی داشته باشند، مثلا کمک فیزیکی (استفاده از خط کش) یا کمک فکری (تصمیمگیری برای استفاده از یک قضیه ریاضی). به همین ترتیب میزان کمک و راهنمایی هم میتواند کم یا زیاد باشد. مثلا آموزشگر فرمول لازم را برای حل مساله به دانشآموز بدهد و یا اینکه به دانشآموز راهنمایی کند که چگونه برای حل مساله فکر کند. بنابراین در ابتدای مسیر یادگیری آموزشگر «درجه آزادی» تصمیمگیری دانش آموز را کم میکند.
این نامگذاری به آموزشگر یاد آوری میکند که هر کمک و دستیاری به دانشآموز به این معنی محدود کردن آزادی تصمیمگیری دانشآموز برای حل چالش است. به عبارتی وقتی آموزشگر روش حل مساله را قدم به قدم توضیح میدهد و یا روش استفاده از وسیله را با جزئیات نشان میدهد، دانشآموز فقط باید قدم ها را دنبال کند.
در هنگام اجرای درس و گفتگو با دانش آموز آموزشگر باید همواره در نظر بگیرد که آیا با راهنمایی های خود، سؤالهایی که می پرسد و یا کمک های دستی که به دانش آموز ها می دهد، چقدر تصمیم گیری دانش آموز را محدود می کند و یا بالعکس، در چه مواقعی آزادی و قدرت تصمیم گیری را به دانش آموز واگذار می کند. نکته مهم این است با مشاهده فعال عملکرد و گوش دادن به گفتگو و سوالات دانش آموز آموزشگر تعیین کند که آیا دادن آزادی تصمیم گیری موجب رشد دانش آموز می شود و یا او را مضطرب و سر در گم می کند.
جهتگیری (Directing maintenance)
هر درس یا پروژه هدف یا اهداف یادگیری خاصی را پیگیری میکند. یکیاز مسئولیت های آموزشگر آن است که دانش آموز را به سمت این اهداف سوق دهد. بهطور مثال اگر دانش سوالی را مطرح کند یا بخواهد موضوعی را پیگیری کند که ممکن است از هدف آموزشی فاصله زیادی بگیرد، آموزشگر باید بتواند در عین اذعان کردن اهمیت سوال دانش آموز ، او را به مسیر یادگیری مورد نظر برگرداند.
نشانه گذاری ویژگی های مهم (Marking critical features)
آموزشگر باید همیشه در نظر داشته باشد که در هنگام ارائه درس توجه دانشآموز را به مطالب، مفاهیم و ابزارهای مهم جلب کند و در طول درس این کار را چندین بار تکرار کند. دانشآموز لزوما نمیداند که چه مطالبی در درس مهم هستند و انتظار نمیرود که با یک بار یادآوری یا خواندن یک نوشته آنها را به ذهن بسپارد. تکرار نکات مهم از روشهای پشتیبانی یادگیری است.
کنترل احساس سردرگمی و دلزدگی دانش آموز (Frustration control)
یادگیری فرایندی است که دانشآموز تلاش میکند مطلب یا مفهومی را که با آن آشنایی ندارد فرا بگیرد. در این مسیر اگر درک مطلب یا مسئله مطرح شده بیش از اندازه مشکل و پیچیده باشد به طوری که دانشآموز نتواند آن را بفهمد و یا نتواند با ابزارهای موجود آن را حل کند، امکان زیادی دارد که سرخوردگی و دلزدگی از یادگیری ایجاد شود. مسئولیت آموزشگر آن است که هم در فرایند طراحی درس و هم در هنگام اجرا به احساسات دانش آموز توجه کند و در صورت نیاز درس یا مساله مطرح شده را ساده سازی کند. علاقهمندی و انگیزه در یادگیری بسیار اساسی است و پرورش آن در فرایند یادگیری اهمیت بهسزایی دارد.
نمایش دادن یا مدل سازی (Modeling and demonstration)
هنگام یادگیری ابزار فرهنگی، مفاهیم و روشهای حل مساله، پیشفرض آن است که دانشآموز با این ابزار آشنایی ندارد. بنابراین بخشی از مسئولیت آموزشگر آن است که روش استفاده از ابزار را به دانش آموز نشان دهد و یا آنها را مدلسازی کند. در روش ویگوتسکی از دانشآموز انتظار نمیرود که این روشها را کشف و یا بازسازی کند.