نکاتی در مورد ارزش‌یابی در روش آموزشی از دیدگاه ویگوتسکی

فرم و محتوای ارزش‌یابی در هر سیستم آموزشی منعکس کننده  آن است که چه فرم از دانش و مهارت در آن سیستم اهمیت و ارزش دارد. در حقیقت با هر آزمون و امتحانی آموزش‌گر به گونه‌ای غیر مستقیم به دانش‌آموز پیام می‌دهد که چگونه درس بخواند و مطالب را چگونه یاد بگیرد. به طور مثال آزمون با سوال‌های چهارجوابی به دانش‌آموز پیام می‌دهد برای آموزش‌گر (یا سیستم آموزشی مربوطه ) نحوه فکر کردن و روش حل مساله اهمیتی ندارد بلکه تشخیص جواب "صحیح " ارزشمند است. در نتیجه دانش‌آموز باید تلاش کند که جواب "صحیح" را پیدا کند. چنین فرمی از آزمون، دانش‌آموز را به سمت حفظ کردن - معمولا بدون فهمیدن مطلب -  و حتی تقلب کردن سوق می‌دهد. چرا که در چنین آزمونی برای فکر کردن , خلاقیت و ایده‌های دانش‌آموز ارزشی پیش‌بینی نشده است. بنابراین در آموزش به روش ویگوتسکی  طراحی و فرم آزمون باید دانش‌آموز را به یادگیری مفهومی سوق دهد و برای فکر کردن، خلاقیت و ایده‌های دانش‌آموز ارزش‌گذاری کند .  

 برای ویگوتسکی هدف امتحان و ارزش‌یابی باید برای بهتر کردن یادگیری و پرورش توانایی‌های ذهنی و جسمی دانش‌آموز باشد. به عبارتی ارزش‌یابی باید "برای یادگیری" طراحی شود. این در حالی است که بسیاری از ارزش‌یابی‌های کنونی در مدارس و محیط‌های آموزشی سطح  یادگیری را اندازه می‌گیرند و هدف این اندازه گیری‌ها معمولا برای تعیین رد یا قبولی دانش‌آموز در مقطع و یا واحد درسی است. ولی در اغلب موارد نه دانش‌آموز می‌تواند  برای تغییر نحوه یادگیری خود از نتیجه امتحان بازخورد بگیرد و نه معلم می‌تواند عملکرد دانش‌آموز در ارزش‌یابی را بررسی و آموزش خود را تغییر دهد تا با نیازهای یادگیری دانش‌آموز هم‌راستا شود. به عنوان مثال امتحان تستی با پاسخ‌های چهار گزینه را در نظر بگیرید. در پایان این امتحان دانش‌آموز نمره دریافت می کند - مثلا ۱۵ از ۲۰. این عدد به جز اینکه به دانش‌آموز بگوید که ۵ سوال را اشتباه جواب داده است هیچ اطلاعات دیگری به او نمی‌دهد. دانش‌آموز نمی‌داند که چرا نتوانسته است جواب درست را پیدا کند و چگونه می‌تواند نحوه یادگیری خود را تغییر دهد که در امتحان‌های آینده بهتر عمل کند. و از همه مهمتر او هیچ بازخوردی در مورد نحوه فکر کردن و حل سوال‌های دیگر هم که پاسخ صحیح داده است نمی‌گیرد چرا که معلم فقط انتخاب‌های او را در این روش ارزش‌یابی می‌بیند (گزینه‌ای که دانش‌آموز انتخاب کرده ) و هیچ اطلاعاتی از این که با چه روشی دانش‌آموز به جواب رسیده ندارد. بنابراین آموزش‌گر هم هیچ بازخوردی ندارد که بتواند روش یا محتوای درسی خود را تغییر دهد تا یادگیری دانش‌آموزرا بهتر کند. 

در مقابل ارزش‌یابی که "برای یادگیری" طراحی می‌شود، همواره به دانش‌آموز و آموزش‌گر کمک می‌کند که یادگیری و آموزش خود را برای جلو بردن و پرورش قدرت یادگیری و تصمیم گیری دانش‌آموز تنظیم کنند. وقتی ارزش‌یابی بخشی از یادگیری و آموزش می‌شود، به گونه‌ای که ارزش‌یابی و یادگیری با هم هستند، اهداف آموزش بهتر به هم تنیده می شوند در مسیر آینده یادگیری. مهم‌ترین هدف آموزش در روش ویگوتسکی آن است که دانش‌آموز به یادگیری خود آگاه شود به این معنی که بتواند جواب سوال‌های زیر را به خودش بدهد: "من چگونه آن‌چه را می‌دانم یاد گرفتم و از این تجربه چگونه برای یادگیری مطلبی/مفهوم/مهارت دیگر استفاده کنم؟" ارزش‌یابی که هدفش خود آگاهی دانش‌آموز نسبت به یادگیری خود باشد معمولا به صورت فرایند پویا طراحی می‌شوند و ویژگی‌های زیر را دارند:

  • فرم ارزش‌یابی باید به گونه‌ای باشد که دانش‌آموز با آن - پیش از آمدن به مدرسه - آشنایی دارد. این ویژگی سبب می‌شود که آموزش‌گر با اطمینان خوبی بداند که با استفاده از این ارزش‌یابی یادگیری دانش‌آموز از مفاهیم و نحوه فکر کردن او را ارزش‌یابی می کند و نه مهارت دانش‌آموز را در انجام دادن فرم خاصی از امتحان . به عنوان مثال امتحان تستی چهار گزینه‌ای فرمی از آزمون است که دانش‌آموز پیش از مدرسه آشنایی خاصی با آن ندارد و برای موفق بودن باید "تست زدن" را تمرین کند؛ مثلا اگر جواب درست به سؤال را نمی‌داند ولی می‌تواند  جوابهای نادرست را تشخیص بدهد گزینه ای که جواب درست نیست حتما پاسخ صحیح است. وقتی آموزش‌گر یادگیری این دانش‌آموز را ارزش‌یابی می‌کند در حقیقت مهارت تست زدن او را ارزش‌یابی می‌کند. در مقابل اگر آزمون به صورت گفتگو طراحی شود چون دانش‌آموز قبل از مدرسه هم با گفتگو آشنایی دارد نیازی ندارد که هم محتوای درسی را یاد بگیرد و هم نحوه گفتگو کردن. 
  •  محصول ارزش‌یابی هم برای دانش‌آموز و هم برای آموزش‌گر معنی‌دار است به این شکل  که هر کدام بتواند از آن برای بهبود یادگیری و آموزش بازخورد بگیرد. اگر به مثال امتحان تستی چهارجوابی برگردیم، تنها بازخورد محصول این امتحان برای دانش‌آموز و معلم آن است که چه چیزی یاد گرفته نشده ولی هیچ اطلاعاتی در مورد این که چگونه آموزش یا نحوه یادگیری باید تغییر کند به دست نمی‌آید.   وقتی ارزش‌یابی به صورت گفتگو در طول انجام درس طراحی می‌شود، آموزش‌گر می‌تواند تشخیص بدهد چه مطلبی نیاز به توضیح بیشتر دارد و چه قسمتی کامل درک شده است. هم‌چنین در طول گفتگو دانش‌آموز میتواند از پیشنهادها و راهنمایی‌های آموزش‌گر استفاده کند تا بفهمد برای حل مشکل یا بهتر فهمیدن مطلب چه کارهای می‌تواند انجام دهد. 
  • ارزش‌یابی به ابزار آموزشی تبدیل می‌شود که هم آموزش‌گر و هم دانش‌آموز می‌توانند برای فهمیدن مطلب یا مفاهیم به آن مرتبا رجوع کند. 
  • فرم و محتوای ارزش‌یابی برای دانش‌آموز معنی دار هستند برای این که یادگیری مفاهیم و مهارت‌هایی را منعکس می‌کنند که برای  زندگی اجتماعی لازم هستند. مثلا دانستن فرمول محاسبه کار به تنهایی فایده‌ای ندارد ولی دانستن این که از این فرمول چگونه  باید برای طراحی استفاده کرد برای مهندس لازم است. مهم‌تر اینکه در زندگی واقعی همیشه متغیرهای زیادی هستند که در حل مساله باید در نظر گرفته شوند. حتی اگر مساله برای دانش‌آموز ساده سازی می‌شود، باید توضیح این ساده‌سازی قانع کننده و از نظر دانش‌آموز منطقی اشد. به همین دلیل در روش ویگوتسکی ارزش‌یابی فرایند جدا و مستقل از کل درس نیست. چون در زندگی اجتماعی همیشه ارزش‌یابی از شرایط و حل مسائل بخشی از زندگی اجتماعی است و جدا کردن آن از کل فرایند یادگیری مصنوعی و غیر واقعی خواهد بود. 
  • ارزش‌یابی یک پدیده محرک و پویا است که هدف اصلی‌اش بالا بردن هوشیاری و آگاهی دانش‌آموز از مهارت‌های خود و چگونگی کسب آن مهارت‌ها است. هدف غایی آموزش در ویگوتسکی آن است که دانش‌آموز "فرایند یادگیری" را یاد بگیرد تا بتواند در آینده هر آن‌چه را که تمایل دارد بیاموزد.